به گزارش مشرق به نقل از فارس، سید مهدی طباطبایی بیدل پژوه و استاد زبان و ادب فارسی به تازگی مطلبی تحقیقی و پژوهشی درباره پیشینه و مضامین شعر فاطمی در ادب فارسی نوشته و در صفحه شخصیش منتشر کرده است. این نوشته که نگاهی جامع و در عین حال مختصر و مفید به شعر فاطمی دارد، به شرح زیر است:
**دقیقی طوسی قدیمترین شاعر فاطمی در ادب فارسی
شعر فاطمی از شاخههای شعر آیینی است که در آن، به شأن و مقام و همچنین گوشههایی از زندگانی یگانه دختر رسول خدا(ص) پرداخته میشود. پیرامون این نکته که دیرینهترین شعر فاطمی را چه کسی سروده است، در بین پژوهشگران این حوزه اتّفاق نظر وجود ندارد؛ برخی این بیت دقیقی طوسی، شاعر قرن چهارم (مقتول به سال 367 ه ق) را قدیمیترین شاعر فاطمی میشمارند:
چنان چون من بر او گریم، نگرید
ابَر شُبَّیر، زهرا روز محشر
در حالی که شاعر در این بیت، گریستنِ خود را شدیدتر از گریستن حضرت فاطمه(س) بر امام حسین(ع) میداند. ظاهراً دیرینترین شعر آیینی که در آن نامی از حضرت فاطمه(س) برده شده، از حکیم میسری (متولّد 321 ق) است:
دروردش بر محمّد صد هزاران
پس آنگه بر همه فرخندهیاران
درودش بر علی هرچ آن نکوتر
وَ بر جفت وی آن پاکیزهدختر
پس آنگه بر حسین و بر حسن بر
به فرزندان ایشان تن به تن بر
(دانشنامهی حکیم میسری)
مضامین اشعار فاطمی
پژوهشگران بر این باورند که در تاریخ ادبیات فارسی، بخش عمدهای از اشعار فاطمی به دلایل گوناگون از بین رفته است؛ با این وجود، برخی از مضامین این نوع شعر تا پایان قرن نهم بدینگونه است:
اشاره به نام حضرت فاطمه(س) به همراه پنج تن آل عبا: در ابتدای شکلگیری شعر فارسی، شعر فاطمی بیشتر اشاره به نام ایشان در کنار پنج تن آل عباست:
مرا شفاعت این پنج تن بسنده بود
که روز حشر بدین پنج تن رهانم تن
بهینِ خلق و برادرْش و دختر و دو پسر
محمّد و علی و فاطمه، حسین و حسن
(غضایری رازی، قرن پنجم)
اشاره به نام حضرت فاطمه(س) ضمن بیان واقعه غصب فدک: مسألهی غصب فدک هم از مواردی است که شاعران پارسیزبان از آن غافل نماندهاند:
لعنت کنم بر آن بت کز فاطمه فدک را
بستد به قهر تا شد رنجور و زار و غمگین
(ناصرخسرو)
البتّه مسأله فدک در طول تاریخ، دستمایهای است که شاعران ضمن آن به غصب خلافت از امام علی(ع) نیز اشاره کنند:
مُلکبخشا! بنده در حرمانِ میمون درگهت
چو خلافت بیعلی بوده است و بیزهرا فدک
(انوری)
از آنکه معتقد مرتضی و فاطمهام
که زین حصول درَج باشد و خلاص دَرَک
ز روزگار به دردم، ز دوستان محروم
چو مرتضی ز خلافت، چو فاطمه ز فدک
(ادیب صابر، قرن ششم)
**شعر فاطمی و عاشورا
اشاره به نام حضرت فاطمه(س) ضمن بیان واقعه عاشورا: ما تا پایان قرن نهم شاهد این مسأله هستیم که در شعر بسیاری شاعران، ضمن اشاره به واقعه عاشورا، از حضرت فاطمه(س) یاد میشود:
زهرا و مصطفی و علی سوخته ز درد
ماتمسرای ساخته بر سدره منتها
در پیشِ مصطفی شده زهرای تنگدل
گریان که چیست دردِ حسین مرا دوا
تا کی ز امّت تو به ما رنجها رسد؟
دانم که ای پدر ندهی تو بدین رضا
فرزند من که هست تو را آشنای جان
در خون همیکند به مصاف اندر آشنا
از تشنگی روانش بیصبر و بیشکیب
گرمای کربلا شده بیحدّ و منتها
او در میان آنهمه تیغ و سنان و تیر
دانی همی که جان و جگر خون شود مرا
(قوامی رازی، قرن ششم)
شفیع روز جزا بودن حضرت فاطمه(س): در اخبار و روایات معتبر آمده است که حضرت فاطمه(س) در روز محشر از برخی مردم شفاعت مىکند. این موضوع نیز از موارد مورد اشارهی شاعران است:
آن روز بیایند همه خلق و مکافات
هم ظالم و هم عادل بیهیچ محابا
آن روز در آن هول و فزع بر سرِ آن جمع
پیش شهدا دست من و دامن زهرا
(ناصرخسرو)
**بیمانندی حضرت فاطمه (س) در بین زنان عالم و در شعر فارسی
بیمانندی حضرت فاطمه(س) در بین زنان عالم: در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «دخترم فاطمه ذاتاً و از جهت خانواده و حسب و نسب، بهترین انسان روى زمین است». این موضوع در شعر شاعران نیز انعکاس یافته است. برای نمونه، سنایی در قصیدهای که از نااهلی روزگار شکایت دارد، بیتی اینگونه آورده است:
سراسر جمله عالم پُر زنانند
زنی چون فاطمه خیرالنّسا کو؟
(حدیقه سنایی)
بریدن و کناره گرفتن آن حضرت از دنیا: دربارهی مفهوم نام «فاطمه»، روایتهای مختلفی وجود دارد. پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «او را فاطمه نامیدند چون خود و شیعیانش از آتش دوزخ بریده شدهاند». امام صادق(ع) نیز فرموده است: «فطمت من الشّر؛ بریده شده است از بدیها». با این وجود تعبیر دیگری نیز برای این نامگذاری وجود دارد که بریدن و کناره گرفتن آن حضرت از دنیاست:
نشوی غافل از بنیهاشم
وز یدالله فوق ایدیهم
داد حق شیرِ این جهان همه را
جز فِطامش نداد فاطمه را
(حدیقهی سنایی)
ازدواج بیتکلّف حضرت فاطمه(س): عطّار نیشابوری در مقالهی هفدهم الهینامه، به تزویج بیتکلّف آن حضرت میپردازد و جهیزیهی ایشان را اینگونه برمیشمارد:
شد و یک سنگِ دستاس آن یگانه
برون آورد آن ساعت ز خانه
یکی کهنهحصیر از برگ خرما
یکی مسواک و نعلینی مطرّا
یکی کاسه ز چوب آورد با هم
یکی بالِش ز جلد میش، محکم
یکی چادر و لیکن هفتپاره
همه بنهاد و آمد در نظاره ...
(عطار)
چگونگی وارد شدن حضرت فاطمه(س) به محشر: در بحارالانوار علاّمه مجلسى از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که در محشر، منادى پروردگار به خلایق ندا مىکند که اینک فاطمه، دختر پیغمبر خاتم مىخواهد بر صراط بگذرد؛ بنابراین لازم بر شما است که: «غضوا ابصارکم» و باقى نماند احدى مگر اینکه چشم خود را از رویت ایشان بربندد ... پس زهراى اطهر با این حشمت و جلال وارد بهشت مىشود و عموم محبّان ایشان با چنگ زدن به دامن کساء حضرتش رهسپار بهشت میشوند. این روایت در شعر ابنیمین فریومدی آمده است:
شنیدم ز گفتارِ کارآگهان
بزرگان گیتی، کِهان و مِهان
که پیغمبرِ پاک والانسب محمّد، سرِ سروران عرب
چنین گفت روزی به اصحاب خود
به خاصان درگاه و احباب خود
که چون روزِ محشر درآید همی
خلایق سوی محشر آید همی
منادی برآید به هفتآسمان
که ای اهل محشر! کران تا کران
زن و مرد چشمان به هم برنهید
دل از رنج گیتی به هم برنهید
که خاتونِ محشر گذر میکند
ز آب مژه، خاک تر میکند
(ابنیمین فریومدی)
**شعر فاطمی پس از پیروز انقلاب اسلامی
شعر آیینی پس از قرن نهم دو نقطهی عطف داشته است: یکی حکومت صفویه و رسمیت یافتن مذهب تشیّع در ایران، و دیگری پدید آمدن انقلاب اسلامی است که دگردیسیهایی در روند تکوین شعر فاطمی به وجود آورد و این نوع شعر از حیث محتوا و مضمون دگرگون کرد. البته نباید فراموش کرد که شعر فاطمی در دوران انقلاب اسلامی، افزون بر محتوا و مضمون، قالبهای جدیدی هم به خود دید. به نظر میرسد مهمترین آسیب شعر فاطمی در دوره کنونی، تکرار و بازگویی موارد نقل شده توسّط شاعران پیشین، تقلید، در پی لفظ بودن و دور شدن از معنا باشد.